ارسال شده توسط مدیر سایت در .
دکتر حسن ملکی ریاست محترم سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در هفته بزرگداشت مهارت و کارآفرینی در جمع متخصصان دفتر فنی و حرفه ای و کاردانش بیان نمودند که برنامه درسی مهارت محور کانون اصلی مهارت هاست نه دادهها و اطلاعات . کدام تیم میتواند این کار را انجام دهد؟ تیمی که برنامه ریزی درسی فنی حرفهای راخوب چشیده و بلد است، برنامه ریزی فنی حرفه ای دارای مختصاتی است . برنامه ریزی درسی عام کمک کننده هست اما برنامه ریزی درسی حوزه فنی حرفه ای اقتضائات دیگری دارد. باید فنیحرفهای به قامت تربیت دوخته شود نه به قامت چهار ساله و سه ساله .دانش آموزان نباید بی خبر از همه چیز وهر نوع مهارت های عام و مهارتهای زندگی در دوره دوم دبیرستان به شاخه فنی حرفه ای سوق داده شوند .اگر این مهارت ها در دوره ابتدایی در وجود دانشآموز درونی شود چقدر به نفع است وقتی وارد فنیحرفهای شد دیگربرایش مسکن محسوب میشود، اینجا سکونت دارد و آرامش میگیرد، میفهمد، چون قبلاً شما به اندازه9 سال روی او کار کردید . عمیق نگاه بکنیم اینگونه باید بحث کنیم که در واقع مهارت های بنیادین فنی حرفه ای و مهارت آموزی در لباس تربیت شهروندی وارد برنامه های درسی بشود .چرا در دانشگاه واحدهای عملی ما زود می لغزد به سمت نظری، حتی در دوره های دکترا؟ علتش این است که تا دیروز دانش اموز بوده اند و نظام تعلیم و تربیت او را مهارت گریز بار آورده و طالب دانش و حفظ کردن هستند. چرا تجاری سازی دانش انقدر مشتری پیدا کرده؟ برای اینکه در آن مرحله از دانش، کالا تبدیل میشود . شرط اول، برنامه درسی مهارت محور باید طراحی بشود. شرط دوم مهارتها در قامت تربیت باید گفته شود. شرط سوم این است که این سوال را به صورت جدی مطرح کنیم؛ در مهارت آموزی رویکرد ما از جهت ارتباط به بازار کار و مشاغل چیست؟ آیا می خواهیم افراد را برای شغل آماده کنیم؟ فرض کنید فنی حرفه ای را به نام ارتباط با بازار کار با یک شغل معین متصل کردید . مشاغل روز به روز تغییر میکنند. الان مشاغل مانند امواج دریا تغییر می کنند خوب تکلیف چیست؟ برنامه درسی فنی حرفه ای ما باید زمینه های شغلی هم سنخ را آماده کند .یعنی بین هنرجوها و زمینه های شغلی که با هم سنخیت دارند و تغییر آن ها باهم در یک میدان معین شکل میگیرد متصل بشود نه اتصال به یک شغل. نکته دیگر اینکه خلاقیت و کارآفرینی در کجای این تحول میخواهد قرار بگیرد؟ چرا امروز گفتندکارآفرینی داشته باشیم؟ یعنی باید افراد خودشان کار را بیافرینند؟ ما باید در مهارت آموزی زمینه محور بیندیشیم، در فکر باشیم، مهارتهایی باید در او ایجاد بکنیم، کارآفرینی را به قدری تقویت بکنیم که بتوانند 4 نفر 5 نفر جمع بشوند وچیزی را خلق کنند. و لازمهاش این است که مهارت های بنیادین از جنس تصمیم گیری، تفکر و.... در او تقویت شده باشد.و چهارم: دچار نزدیک بینی افراطی و دوربینی افراطی نشدن. ما باید بجای نزدیک بینی افراطی و دور بینی افراطی واقعبینی داشته باشیم.کی میتوانیم واقعبین باشیم؟ زمانی که واقعیتها را بشناسیم، واقعیت های جامعه ما چیست؟ نسبت مهارتآموزی با ضرورت ها و مسائل اجتماعی، مسائل بومی، امثال اینها باید تحلیل بشود، اینجاست که باید پژوهش های کوتاه روشن کننده واضح کننده برخی از نیازها را حتما داشته باشیم، ضمن عمل باید پژوهش هایی خورد و کوچک انجام بدهیم.
در واقعبینی است که چیزی به نام بوم اندیشی، بومی اندیشی، بومی سازی برنامه های درسی معنا پیدا میکنند.
در کل این کشور ایران فنی حرفه ای استان سیستان و بلوچستان باید یک قدری متفاوت باشد با فنی حرفهای استان اصفهان.تحول یعنی همین، در استان سیستان و بلوچستان ببینید زمینه های شغلی چیست؟ باید مهارت آموزی های بومی منطقهای و استانی رادر این تحول جدی بگیریم. البته ما یک نگاه ملی داریم، نگاه ملی رانمیتوانیم از یاد ببریم یعنی کل ایران به چه نیاز دارد؟ اگر نتوانیم نسبت مهارتآموزی را با شرایط بومی مناطق مختلف نسبت برقرار بکنیم حقیقتاً چه تحولی؟ نسبت هارو خوب برقرار بکنیم.نسبت بین مهارت آموزی و علم.نسبت بین مهارت آموزی و جامعه.نسبت به مهارتآموزی و انسان.و نسبت بین مهارت آموزی و تجربیات بین المللی.ما در ارتباط با تجربه بینالمللی نباید عاشق بشویم، نه خصم ولی منتقدباشیم.
- 864 مرتبه بازدید
نظر دهید